شبی با کتا ب ، شعر و موسیقی
م. شیواپور م. شیواپور

گزارشی ازیک شب نشینی فرهنگی

درشهرهامبورگ

 

 

یکشنبه  سی و یکم اکتوبر سال جاری، هامبورگ مهماندار " شبی با کتاب، شعر وموسیقی " در سالن زیبای الیتی بود . درآن همایش، فرهنگیان واهل قلم وهنرو عاشقان کتاب  از هامبورگ  و دیگرشهرهای آلمان ، مانند هانوور، بریمن ، فرانکفورت، پدربورن  وازدیگرکشورها  مانند سوید، دانمارک ، کانادا نیز اشتراک ورزیده بودندو چنان که می گفتند، دیرگاه بود که جمعی چنان هم میهنان همدل و صاحبدل فرا هم نیامده بودند، تا مشام جان را از عطر جانفزای  سخنان دکتر اسدالله حبیب، دکلمۀ اشعار بهین دکلما توران و غزلسرایی آوازخوانان پرهنروصاحب ذوق تازه سازند . گوییا در آن برنامه همه چیز مکمل بود و کوچکترین خالیگاهی ، کاستی وکمبودی  وجود نداشت.   

 این شب نشینی فرهنگی، چنان که از عنوان آن پیداست ، سه بخش را احتوامی کرد:

 بخش کتاب :

سهیلا حسرت نظیمی ، سخنگوی زبان آور که به پشتو ودری سخن می زند، شعرمی خواندو بدیهه می گوید، پس از اعلام آغاز نخستین بخش ، ازجناب دکتر حبیب خواست تا برای معرفی چهارکتابی که درسال 2010 منتشر ساخته اند، برستیج تشریف ببرند. وی سپس نکاتی چند در پیرامون شخصیت ادبی داکتر حبیب بیان کرد وسپس از آوازخوان خوش آوازه  و نطاق ورزیدۀ رادیو تلویزیون افغانستان حسین انوش خواست تا در بخش گفت و شنود با داکتر حبیب با وی همکاری کند. خانم سهیلا گردانندۀ محفل و حسین انوش روزنۀ گفت و شنود گرم، جالب و آموزنده یی را با استاد حبیب گشودند .

پرسشهای متعددی با ارتباط به محتوا و خصوصیات هر چهارکتاب که در سال 2010 به خامۀ داکترحبیب انتشاریافته بود،مانند : کتاب «دستور زبان فارسی دری» ، « دری به خانۀ خورشید« (دوازده مقاله در بارۀ سبک هندی، بیدل وبیدل شناسی) ، « درسواحل گنگا » رمان تاریخی اززندگی عبدالقادربیدل و « قندیل مهتاب » ( گزینۀ شعرها) درمیان آمدکه پاسخ گفته شد. سپس خانم سهیلا ، گردانندۀ محفل به سراغ ناشران کتابها درداخل سالون فرود آمد واز:

آقایان:

هدایت حبیب ، ناشرکتاب دستورزبان فارسی دری   

اسلم وحید واعظ زاده، ناشرکتاب دری به خانۀ خورشید

امین حبیب ، ناشررمان تاریخی درسواحل گنگا

روح الله حبیب ، ناشر گزینۀ شعرهای داکترحبیب به نام قندیل مهتاب

سوالهایی کرد.

سپس ازدکترحبیب پرسیده شد، که ازآغازین سال مهاجرت به آلمان ، دیگرچه کتابهایی به چاپ رسانده اند. ایشان از دوکتاب نام بردند: یکی دفترشعرهای « آتش در نا رنجزار» ودیگری « واژه نامۀ شعربیدل» وهردو کتاب را درفرادید کمره ها ومهمانان قراردادند.

وآخرین پرسش درآن مورد بود که درسالهای اقامت دروطن چه کتابهایی به چاپ رسانده اند.

درپاسخ گفتند: کتابهای پژوهشی« بیدل وچهارعنصر»، « دورۀ امانی » وبیدل شاعرزمانه ها»وجزآن

نخستین رمان مدرن درافغانستان به نام « سپید اندام » چندرمان کوتاه دیگر، یک مجموعۀ داستانهای کوتاه ، دو دفترشعر، ولیو تولستوی آیینۀ انقلاب روس » ترجمه ازروسی وترجمۀ دورساله :   ازانگلیسی ، مانند « چگونگی تحلیل داستان » و« چگونگی تحلیل درامه » با همکاری استاد فقید پروفیسرنکهت سعیدی.

بخش دکلمۀ شعر

دراین بخش با گلوی گرم این دکلماتورها ی پرتجربه شعرهابزبانهای دری وپشتو خوانده شد:

نیلاب سلام  با دو غزل دلکش و تازه از گزینۀ قندیل مهتاب، حسین انوش با غزل پرشوری از حضرت ابوالمعانی بیدل و زرلشت حبیب با دو شعر سپید زیبای دکتر حبیب هوا را عاشقانه تر ساختندو خانم سهیلا شعرزیبای پشتو را دکلمه کرد. دکلمه اشعار با کف زدنها استقبال گردید.

 

 پیوست با این بخش :

 فوادطاهری، ویلن نواز سرآمدو مشهور، برای چند دقیقه با نغمات دلنواز ویلن مهمانان را مبهوت گردانید که طبلۀ ستایش انگیز رامین عبادی همسفرهنری اش بود.

بخش موسیقی

پس از صرف غذا اعلام بخش موسیقی درفضای تالارانعکاس یافت.

دراین بخش این آوازخوانان محبوب وپرطرفدار با شور وشوق اشتراک ورزیده بودندکه بروجدان بیدار هنری وفرهنگ پروری شان گواه گویایی بود:

حسین انوش : دوغزل

 خوشحال سدوزی با علی اعتمادی : دوگانۀ کلاسیک ویک یک غزل

 ، شهنا عبادی : دوغزل

 واحد واحدی و تجمل: غزلی را بخشی به فارسی وبخشی به هندی خواندند.  

وازنوازندگان ،فواد طاهری ، رامین عبادی و... داد هنرمندی دادند.

داوری مهمانان چنان بود که چنین محفلی را پیش ازآن هرگزنداشته اند.

 در پایان دسته گلها و هدیۀ پربها یعنی یک یک نسخه «قندیل مهتاب» به سهم گیرندگان در برنامه از سوی آقایان عبادی وعبدالله اعتمادی اعطا شد و دوستان باداکترحبیب،با آوازخوانان ونوازندگان وبا یکی دیگر عکسهای یادگاری گرفتند.

ساعت، چهار بامدادان را نشان میداد ولی هنوز همه سرحال و تازه چون سر شب مصروف صحبتهای جمعی و سپاسگزاری از استاد حبیب بخاطر کارکردهایی قابل قدر و افتخار برای مردم افغانستان و ادبیات فارسی دری  بودند.

 داکتر اسدالله حبیب مصروف امضا روی برگهای کتابها بود و گفتن بدرود و خدانگهدار به  دوستان و مهمانان برنامه.

وقتی که سراغ برگزارکنندۀ برنامه را گرفتم ، گفتند:« آقای رفیع قادری این برنامه را با همه جزئییات وتازگیهایش تحت نظرجناب دکتراسدالله حبیب سازمان دهی کرده بوده است.

گفتم :« تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد!»


December 9th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها